Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شبستان»
2024-05-08@02:32:46 GMT

وقتی زمین لرزید

تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۵۲۴۹۲

وقتی زمین لرزید

آن شب کابوسی در خشم زمین و در صدای آوار خانه هایی که بر سر صاحبانش فرود آمد، تلخ ترین اتفاق بعد از دوران هشت ساله جنگ تحمیلی بود..

خبرگزاری شبستان_ گیلان، نوشین کریمی؛​ ۳۱ خرداد هر سال یادآور تلخ ترین حادثه برای آخرین روز فصل بهار است و گرمای تابستانی که با داغ عزیزترین های سرزمینمان شروع شد...


کابوسی که در خشم زمین و در صدای آوار خانه هایی که بر سر صاحبانش فرود آمد، تلخ ترین اتفاق بعد از دوران هشت ساله جنگ تحمیلی بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تازه ۲ سال از پایان جنگ ایران و عراق می گذشت و آن همه خرابی و ویرانی آباد نشده بود که این اتفاق سخت به وقوع پیوست.


خبرهایی که دهان به دهان چرخید و رسانه ملی اعلام کرد، گویای این بود که حادثه ای عظیم تر از کوچه و محله ما رخ داده است و در نهایت مشخص شد که عمق این حادثه در رودبار و منجیل، لوشان است.

آن سال ها از اینترنت و گوشی های همراه خبری نبود، سر هر کوچه و محله کیوسک تلفن بود و در هر محله یکی دو خانواده در منزل تلفن داشتند. در آن سیاهی شب همسایه ها پتویی به دور خود کشیده و وارد حیاط خانه ما می شدند. تنها خانه ای که در محله ما آن‌روزها تلفن داشت، منزل ما بود که از پدر بزرگم به ارث رسیده بود.

 

از ترس پس لرزه ها سیم تلفن را از داخل پنجره اتاق خواب به داخل حیاط فرستاده بودیم تا همسایه ها بتوانند با اقوامشان تماس بگیرند. خیلی از مردهای کوچه شمع و چراغ دستی برداشتند، شبانه راهی روستاها و منازل اقوامی شدند که هیچ گونه راه ارتباطی با آنها نبود تا از سلامتشان باخبر شوند.

 

تا چند روز پس از این رخداد، هیچکس از عمق واقعه خبر نداشت و کسی نمی‌دانست دقیقاً چه اتفاقی افتاده‌ است. وقتی خبر زمین‌لرزه آنهم پس از تأخیر از تلویزیون ایران پخش شد نشانی مرکز زلزله به‌غلط رشت و دیلمان اعلام شد که گمراه‌کننده بود و هنوز مشخص نشده بود که در رودبار چه شده است؟ چهار روز پس از زلزله که زمان طلایی کمک عملاً از دست رفته بود، عملیات امدادرسانی به این مناطق آغاز شد.

 

آمارها اعلام کردند که گسل ۸۰کیلومتری که رودبار سال هاست روی آن زندگی می کند، فشار لایه های اطراف را تاب نمی آورد و با قدرت ۷.۳ ریشتر به لرزش می افتد و این اتفاق موجب شد این زلزله مصیبت‌بار بر اساس آمارهای غیر رسمی تا ۳۷ هزار کشته و ۴۰۰ هزار بی خانمان بر جای بگذارد و با  ۶۰ ‌هزار زخمی و ۵۰۰ هزار بی‌خانمان آنرا در لیست مرگبارترین ۱۰ زلزله جهان در صدسال گذشته قرار می‌دهد.

این زلزله با تخریب یکصد هزار واحد ساختمانی، یکی از بزرگترین خسارات را به مناطق شهری ایران در قرن بیستم وارد کرد و امروز با گذشت ۳۰ نام این دو شهر هنوز با زلزله، پیوند خورده است. در استان گیلان شهرهای رشت، رودبار، آستانه اشرفیه، لاهیجان، منجیل، لوشان و صومعه‌سرا در جریان زمین لرزه بیشترین خسارات را دیدند. در این حادثه به بسیاری از منازل مسکونی، تجاری، دولتی و راه‌ها و پل‌ها آسیب شدید وارد شد.

 

پس از گذشت چند روز از حادثه هنوز کسی جرات رفتن به خانه ها را نداشت، یخچال و گاز خوراک پزی را روی ایوان خانه گذاشته بودیم، و چون هوا گرم بود می توانستیم داخل حیاط بخوابیم.


از داخل شهر رشت هم خبر می رسید که تعداد زیادی از مصدومین حادثه را به بیمارستان های این شهر اعزام کرده اند. با چند تن از دوستان در شهر چرخی زدیم و حیاط بیمارستان را مملو از جمعیتی دیدیم که یا مصدوم بودند و یا در بین مصدومین به دنبال خانواده خود می گشتند.

 

خبر می رسید که در شهرهای حادثه دیده اجساد به قدری زیاد هستند که بوی تعفن، احتمال شدید بیماری را افزایش می دهد و از این رو دیگر نمی شد اجساد را نگه داشت و تک تک دفن کرد. لودرها به کار می افتند، گورهای دسته جمعی می کنند. بازماندگان بهت زده، اجساد عزیزان شان را در دریاچه سد سفید رود که کنار آرامستان است، غسل می دهند، اجساد هر خانواده، ردیفی کنار هم چیده می شوند و باز لودرها می آیند و خاک می ریزند. حالا هر خانواده چند تل خاک دارد و چند تکه سنگ بر روی آنها، حالا روی حدود ۸۰ درصد سنگ قبرهای آرامستان منجیل این عبارت حک شده است« ۳۱/ ۳/ ۱۳۶۹ بر اثر زلزله.» و بیشتر قبرها هم یک نام فامیل را دارند چون پدر، مادر، فرزندان، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها همه با هم به خواب ابدی رفتند. این قبرستان، تپه ایست که از همه جای شهر، قابل رویت است. کنار سنگ قبری نوشته شده: «نفرین به زلزله 69»

مهر ماه همان سال وقتی به مدرسه رفتم دانش آموزان زخم خورده ای از آن اتفاق بزرگ مهمان کلاس و مدرسه ما شده بودند، یکی هنوز از خانواده اش بی خبر بود و یکی دیگر می‌دانست که دیگر خانواده ای ندارد. خیلی ها به فرزند خواندگی پذیرفته شدند و خیلی ها در خانه اقوام خود ادامه زندگی می‌دادند...

 

کمی که بزرگ‌تر شدم و توانستم به آسایشگاه معلولین رشت بروم با زن زیبایی آشنا شدم که با چهره مهربان و چشم های کاس شمالی اش برایم از خاطرات رودبار و زلزله حرف زد که چطور زیر آوار ماند و حالا برای همیشه زمین گیر شده است، در خاطرات آن زن هنوز هیچ گرمای تابستانی به شدت داغ بزرگ آن اتفاق، عظیم و یکباره نیست که او را سال ها دراز کش به تختی در گوشه آسایشگاه وصل کرده است...

 

از زلزله رودبار ۳۸ نفر که ۱۸ نفرشان خانم و بقیه آقا هستند به آسایشگاه معلولین و سالمندان رشت سپرده شدند که امروز برخی دیگر در قید حیات نیستند و چند نفرشان در واحد اداری آسایشگاه، یک نفر در حسابداری و دیگری در فیزیوتراپی مشغول به کار است.

پایان پیام/165

منبع: شبستان

کلیدواژه: جانباختگان زلزله منجیل زلزله رودبار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۵۲۴۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وضعیت ناگوار آوارگان غزه؛ وقتی جز کفن چیزی برای فرار از سرما وجود ندارد

«کاملیا ابوخضر» دختر آواره فلسطینی که از شهر زادگاه خود، بیت لاحیا سر از یک چادر موقت در قلب غزه درآورده، بعد از گرفتار شدن به گرسنگی و ناامنی حالا مجبور است با پیچیدن پارچه کفن به دورش، از خود در برابر سرما محافظت کند.

به گزارش ایسنا،‌ کاملیا ابوخضر ۸ ساله در شهر دیرالبلح در مرکز نوار غزه به همراه خانواده ۱۱ نفره‌اش در یک چادر کم جا و مندرس که عاری از هر گونه ملزومات اساسی است، جای گرفته‌اند.

به نوشته «خبرگزاری آناتولی»، تبعات ناگوار حمله جاری رژیم صهیونیستی به نوار غزه که از هفتم اکتبر سال گذشته میلادی شروع شده و بیش از هفت ماه ادامه پیدا کرده، شرایط زندگی را برای بسیاری از خانواده‌های آواره فلسطینی پیچیده‌تر ساخته است.

درد آوارگی

ابوخضر به خبرنگار خبرگزاری آناتولی می‌گوید بعد از آنکه ماشین جنگی رژیم صهیونیستی شهر زادگاه او، بیت لاحیا در شمال نوار غزه را تخریب کرد، به همراه خانواده‌اش آواره شده است.

با این وجود خانواده ابوخضر به هر جایی که فرار کردند با حملات بی‌امان هواپیماها، توپخانه و قایق‌های جنگی اسرائیلی‌ها مواجه شدند.

در ضمن تشدید درگیری این خانواده به جمع ده‌ها هزار نفری آوارگانی که به شهر جبالیا در شمال غزه فرار کردند پیوستند اما در نهایت آنجا را هم ناامن دیدند.

آنها در تلاش بعدی خود برای یافتن سرپناه رهسپار بیمارستان الشفا در شهر غزه شدند و امیدوار به یافتن سرپناه در آنجا بودند اما این بیمارستان هم هدف عملیات‌های نظامی زمینی واقع شده و این خانواده بار دیگر مجبور شدند مسیر پر خطر جستجو برای سرپناه امن را به سمت جنوب در پیش بگیرند.

مرگ در مسیر

همچنان که خانواده ابوخضر به این مسیر پرخطر برای چندین ساعت ادامه دادند با سربازان اسرائیلی در ایست بازرسی‌ها برخورد کردند. آنها منظره‌ای ناگواراز اجساد انباشته شده به روی یکدیگر را روی زمین مشاهد کردند.

بعد از آنکه آنها به شهر دیرالبلح در مرکز نوار غزه رسیدند با چالش یافتن سرپناه برای خود و سه خانواده آواره دیگر مواجه شدند.

ابوخضر به خبرگزاری آناتولی گفت: خوشبختانه با سخاوتمندی یک خبرنگاری که به آنها پول داد توانستند پارچه و نایلون برای ساخت یک چادر موقت تهیه کرده و یک سرپناه موقت و محافظ را برای خانواده‌هایشان و دیگران فراهم کنند.

کفن مرگ

این خانواده در داخل این چادر به سرمای گزنده ناشی از افت دمای هوا گرفتار شدند.

راهکار آنها برای مقابله با سرما این بود که از پارچه‌های کفن‌های اجساد که از بیمارستان شهدای الاقصی در دیر البلح تهیه کرده بودند به عنوان ملحفه‌های موقت برای دفع سرما استفاده کنند.

کاملیای هشت ساله گفت: «ما چندین بار است که آواره شده‌ایم، تمام متعلقات خودمان را پشت سر گذاشتیم تا اینکه در دیر البلح سکنی گزیدیم. ما در آنجا در یک چادر کم‌جا بدون هیچ گونه ملزومات اساسی برای زندگی ساکن هستیم. نه آب وجود دارد نه غذا. آرزوی میوه و سبزی داریم اما همه‌چیز گران است و نمی‌توانیم بخریم.»

او ادامه داد که آنها مجبور به استفاده از پارچه کفن به عنوان پوشش و محافظت از بدن خود در برابر سرما در داخل چادر شده‌اند.

او با یادآوری اینکه مدرسه‌اش در بیت لاحیا بمباران شد اظهار امیدواری کرد که یک روز به مدرسه برگشته و کیفش را با خودش ببرد.

بر اساس اعلام دفتر رسانه‌های دولت حماس در غزه‌ ارتش رژیم صهیونیستی در ضمن جنگ جنایاتکارانه جاری علیه نوار غزه ۱۰۳ مدرسه و دانشگاه را به طور کامل از بین برده در حالی که ۳۱۱ موسسه آموزشی را نیز تخریب کرده است.

رژیم صهیونیستی از بعد از عملیات ناگهانی هفتم اکتبر طوفان الاقصی توسط جنبش حماس که به هلاکت بیش از ۱۲۰۰ صهیونیست انجامید دست به عملیات نظامی علیه نوار غزه زده که طبق اعلام وزارت بهداشت دولت حماس تا کنون به شهادت بیش از ۳۴۶۰۰ فلسطینی که عمدتا زنان و کودکان هستند انجامیده است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • زاکانی: شهرداری تهران برای مدیرانش خانه سازمانی ندارد/ به جای زمین، وام دادیم
  • دلیل پیشگوی هلندی درباره احتمال زلزله قوی در روزهای آینده
  • مشخصات و مکان زلزله امروز بعدازظهر در تهران +تصویر
  • دماوند لرزید
  • مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...
  • مویس در تشریح علت افت وست هم: ما دیگر رایس، بهترین هافبک کشور را در اختیار نداریم
  • وضعیت ناگوار آوارگان غزه؛ وقتی جز کفن چیزی برای فرار از سرما وجود ندارد
  • از رکوردشکنی فیزیکدانان تا از آب باتری ساختن چینی‌ها
  • بندرچارک لرزید
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد